آرتینآرتین، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 21 روز سن داره
آناهیدآناهید، تا این لحظه: 6 سال و 5 ماه و 29 روز سن داره

لحظه هاي ناب كودكي

عشق ما...

1392/6/30 1:52
596 بازدید
اشتراک گذاری

عشقم،نفسم تمام بود ونبودم با وجود تو خونه ما پر شده از تکاپو وشادی.خدارو شکر که تو هستی و با بودنت خوشبختی مارو دوچندان کردی.دووووووووستت داریم.

برات بگم :امروز بابا افشین خونه بود و کلی با شما بازی کرد و شماهم که عاشق بابا بهت حسابی خوش گذشت.

همانطور که تو این عکس میبینی بابا زحمت کشیده و داره بهت ناهار میده و جیگر مامان داری با نی دوغ میخوری (نوش جونت)

اصرار داشتی بری بالای صندلی و با کمک بابا افشین تونستی اینکارو بکنی

دیگه حالا پایین نمیآی و رو صندلی بلند میشدی و مینشستی

فدای تو بشم منقلب

گیر دادی دوغ بخوری البته از لای صندلی

بعد از ظهری هم من غافل به شما سبد ظرف های مسافرتی دادم تا بازی کنی و دیدم اینطوری رفتی بالا و داری قاشق جنگالها رو از جعبه یکی یکی میریزی بیرون و من موندم با شما چیکار کنم.الآن اینطوری وروجکی بزرگتر بشی چی میشی ؟؟؟نیشخند

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (8)

مامان پندار
30 شهریور 92 2:12
ای جان.... عاشق عکسهای فضولی اش هستماااا[
خصوصی داری زینب جون


ممنون گلم
مامان آنیل
30 شهریور 92 9:53
قربون تو پسر ششیطون برم من


مامان تینا و رایان
30 شهریور 92 10:25
خخخ می بینم که مثل من کابینت ها رو با بند بستی
ایشالا بزرگ میشن خوب میشن..قربون این پسر باهوش..عزیزم یه سوال
آرتین جون چند تا دندون داره و صبحونه چی بهش میدی؟من تو دادن صبحونه میمونم چون 8 تا دندون جلو داره و نون واسش سخته خوردنش..من همیشه یا سرلاک میدم یا فرنی


عزیزم13 تا دندون داره دندوناش یکم نامرتب در اومدن (مثلاًسه تا دندون پایین داره و لی آسیابهای اولش هر چهارتادر اومدن )برای صبحانه هم آقا پسری نون سنگک اونم تازه میخوره اگه تازه نباشه لب نمیزنه و بعضی وقتها(البته خیلی کم)نون تست ....همراه با نونم خامه،کره، پنیر،بعضی وقتها عدشی میکس شده،سیب زمینی و تخم مرغ آبپز که رندش میکنم -تخم مرغ خالی نمیخوره منم تو سوپ یا با سیب زمینی رنده میکنم میدم بخورهزیاد به نون خوردن اصرار ندارم دوست داشت میخوره دوست نداشت نمیخوره...ولی حتماً سعی میکنم مواد غذایی که نیاز داره رو در طی روز بهش بدم
♥ نیم وجبی ♥
30 شهریور 92 14:21
ای جووونم شیطوونک دوست دارم یه گااز محکم از اون لپات بگیرم
واای دوغ خوردنشو چقدر بامزه


ممنون خاله جون
zohre maman kiyan
30 شهریور 92 15:46
عزیز دلم چه خوشگل غذا میخوری...
زینب جون بزرگ شن وروجک تر میشن لابد
آرتینم رو ببوس


ممنون عزیزم که اومدی و به ما سر زدی.شما هم کیان خوشگل مارو ببوووووووووووووس
مامان بردیا
31 شهریور 92 0:18
جــــــــــــــــــــــــــانم.دورش بگردم.چه وروجکیه.خدا حفظش کنه


ممنون خاله مهربون
خاله مائده
31 شهریور 92 9:47
ای پسر وروجک زینب جون خدا بهت قدرت بده من که از پنج شنبه تاحالا دست و کمر م درد میکنه


خاله جون من تازه شیطون نشدم شما کمر درد گرفتی بزرگ بشم چیکار میخوای بکنی؟
مامان تینا و رایان
31 شهریور 92 21:02
ممنون که پاسخ دادی عزیزم..


خواهش میکنم