خونه خاله سمیه
هنگام برگشت به تهران رفتیم خونه خاله سمیه قم در راه برگشت خیلی اذیت شدم آقا آرتین دوست نداشت داخل ماشین بشینه و هر چند کیلومتر یک بار مجبور می شدیم بایستیم و بابا افشین پسر کوچولو رو ببره بیرون و راه ببره و دوباره به راه خود ادامه بدیم ولی وقتی رسیدیم خونه خاله سمیه دیگر از اون پسر بیحوصله خبری نبود و کلی خودش و برای خالش لوس میکرد و میخندید. آرتین در حرم حضرت معصومه ...