آرتینآرتین، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 29 روز سن داره
آناهیدآناهید، تا این لحظه: 6 سال و 6 ماه و 6 روز سن داره

لحظه هاي ناب كودكي

کوتاه کردن مو

مامانی 5شنبه به همراه باباجون رفتیم موهاتو کوتاه کردیم. بابا جون شما رو تو بغلش نگه داشت و  صورت تو چسبونده بودی به صورتم تا آقای آرایشگر یه کوچولو موهاتو کوتاه کرد. به بابا جون گفتم انشالله آرایشگاه دامادی شما هم باباجون ببرتت آرتین قبل از کوتاه کردن مو  آرتین بعد از کوتاه کردن مو ...
8 تير 1392

پارک شهرک امید

جمعه بعد از ظهر با خاله جون و مامانی و بابا افشین و عمو ایمان رفتیم پارک شهرک امید جای با صفایی بود اینم عکساش داری واسه مامان میخندی(مامان فدات شه) شما به همراه پسر خاله ادامه دارد... تو آسمون پشه هارو نگاه میکردیو سعی میکردی بگیریشون اینم یه عکس از رهام(تا اومدم ازش عکس بکیرم زد زیر گریه) ...
8 تير 1392

پارک ساعی

سلام گلم دیشب با بابا افشین و عمه مریم رفتیم پارک ساعی،شما  بعد از ظهر نخوابیده بودی و خستگی از چشمات مشخص بود. منم به این امید که تو ماشین میخوابی با رفتن به پارک موافقت کردم،  اما گوگولی مامان بازم تمام تلاشت رو میکردی که بیدار بمونی .( بر خلاف همیشه که وارد ماشین میشی شروع میکنی به شیر خوردن و معمولا تا پیاده شدنمون  همچنان شیر میخوری امشب اصلا شیر نخموردی تا خوابت نبره.) خلاصه ما با یک پسر خواب آلود وارد پارک شدیم اما وقتی سوار اولین مجسمه شدی خواب از سرت پرید و کلی ذوق کردی:    پارک پر بود از گربه،آدم احساس میکرد رفته پارک گربه ها.اینم یک نمونه: مادر و بچه ...
6 تير 1392

این نظرسنجیه!

  دوست خوبم مامان پرهام جون منو به این نظر سنجی دعوت کرد.     1- اگه ماهی از سال بودم ؟   تیر 2- اگر روزی از هفته بودم؟  5شنبه 3-اگر عدد بودم؟ 7 4-اگر نوشیدنی بودم؟ یخ در بهشت 5-اگر ثواب بودم؟ ثواب دعا 6-اگر درخت بودم؟ بید مجنون 7-اگر میوه بودم؟ هلووووووووووووو 8-اگر گل بودم؟ یاس 9-اگر آب و هوا بودم؟ بارانی 10-اگر رنگ بودم؟ رنگین کمان 11-اگر صدا بودم؟ صدای باد لابه لای برگ درختان 12-اگر پرنده بودم؟ مرغ عشق 13-اگر فعل بودم؟ میتوانم 14-اگر ساز بودم؟ سنتور 15-اگر عضوی از بدن بودم؟ قلب 16-اگر بخشی از...
5 تير 1392

تبریک

  میلادبهترین وزیباترین خالق هستی و نور چشم جهانیان حضرت مهدی بر تمام انسانهای عدالت خواه و زیبا اندیش دنیا و دوستان گلم خجسته باد.باشد که در سایه حکومتش به آرامش و نعمت برسیم . دیروز دندون 10هم(دندون آسیاب کوچک اول سمت راست پایین)،آقا پسر خوشگل و خوش اخلاق ما در اومد .مبارکه پسرم.بوووووووووس       ...
3 تير 1392

تله کابین توچال

امروز با دوتا مامان بزرگها و بابا افشین و عمه مریم رفتیم توچال.اولش خیلی برای سوار شدن تله کابین تو صف موندیم و یکم بهانه گرفتی و داشتی خسته میشدی که نوبت ما شد سوار تله کابین شدیم. با کنجکاوی خاصی تمام دورو برت و نگاه میکردی و می خواستی از همه چیزهای دوروبرت سر در بیاری ، وقتی تو کابین بودیم با شدت خودت و عقب و جلو میکردی و پایین و که میدیدی هی میگفتی اِاِاِاِه(تعجبی) واسه خودت دست میزدی و خلاصه علامت سوال بودی. تصمیم داشتیم تا ایستگاه 7بریم ولی تا ایستگاه 5 بیشتر نرفتیم .تو ایستگاه 5کارگرهای تلکابین و همچنین یکی از کوهنوردها به ماگفتند ممکنه برای گوگولی مامان خطرناک باشه و حالت بد بشه و بنابر این یکم تو همون ایستگاه 5...
31 خرداد 1392