آرتینآرتین، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 30 روز سن داره
آناهیدآناهید، تا این لحظه: 6 سال و 6 ماه و 7 روز سن داره

لحظه هاي ناب كودكي

این روزها...

1392/5/23 14:54
500 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیز دل مامان.هر روز شیرین تر میشی و یه کار جدید یاد میگیری ،با حرف زدنت و کارایی که میکنی قند تو دل من و بابا افشین آب میشه.بیش از حد تصور برامون عزیزی و خدارو برای وجود نازنینت هزار بار شکر میکنم.

آرتین جونم،یادگرفتی نماز میخونی و هر روز وقتی نماز میخونیم شما هم میآی کنار من میشینی و الله و اکبر میکنی(قشنگ دستاتو میاری بالا کنار گوشت و بعد میاری پایین)

بعداز غذا خوردن بهت میگم آرتین خدارو بابات نعمت هاش شکر کردی و شما دستاتو میآری بالا(عاشق این دنیای ساده و پاکتم)

niniweblog.comعاشق بکوب بکوبی و هرچی دستت میاد(مخصوصاً موبایل بیچاره بابا افشین) محکم میکوبی زمین و از این کارتم کلی لذت میبری

губкиهمه اعضای خانواده حتی رهام کوچولو رو میشناسی و وقتی بهت میگم آرتین رهام کو بر میگردی و نگاهش میکنی(همچنان دنبال یه فرصت میگردی رهام و گاز بگیری و دقیقاًجا پای مامان زینب داری میذاری که خاله مائده از دستش در امان نبود) آخ که من قربون شیطونیات برم

امروز رفتیم بیرون شما یه بچه گربه دیدی و میخواستی بگی پیشی و همش میگفتی:پ پ .با دیدن گربه کوچولو دست میزدی و پ پ میگفتی

فدای کارات بشم شیرینم.دیروز یاد گرفتی در ماشین لباس شویی و خودت باز میکنی و سرت و میکنی داخلش و شروع میکنی به زبان خودت حرف میزنی.niniweblog.com

علاقه زیادی به کارهای فنی داری دوست داری در تمام بطری ها و شیشه ها و هر چیز در داری  رو باز کنی و دیروز پیچ کنار تختت و باز کردی و داشتی باهاش بازی میکردی.

ادامه مطلب کارهای امروز آرتین..

 امشب مهمون دارم و الآن که این پست و میزارم روی پاهام خوابیدی

niniweblog.com

 

صبح پاشدم برای آماده کردن غذا از فریزر وسیله بردارم آقا آرتین در کشوی یخ و باز کردی و با هر دستت یک دونه یخ برداشتی و شروع کردی به خوردن.

 

منم تمام مدت در حال تماشای شما هستم

عاشق نگاهتم

یخ تو دستت آب میشه و تمام میشه اینطوری میشی:

بعد از ماجراهای یخ خوردن اومدم جارو بزنم:

رفتی روی جار برقی نشستی میگی اوووووو  

درحال کوبیدن روی جاروی بیچاره ای

حالا دیگه خسته شدی اومدی پایین

خودت درجه قدرت جارو برقی کم و زیاد میکنی اصلاًبه اینکه مثلا دارم خونه رو تمیز میکنم کاری نداری

فدای کمک کردنت بشم.

بعد از جارو کشیدن وگرد گیری اومدم یکم استراحت کنم دیدم بلاخره تونستی(مدت ها بود در کمین شمع های روی میز تلفن بودی و هر وقت میخواستی میگفتم خودت بردار و نمیتونستی امروز کشوی میزو انداختی زمین و رفتی روش وشمع و برداشتی و اینم قیافه من که دارم فدات میشمبغل

یکم تلاش کردی نتونستی بگبریش و عروسک کفش دوزک و برداشتی رفتی پیش شومینه و رفتی بالا نشستی،یکم با زنجیره دریچه بازی کردی

وقتی نمیتونی کاری که دلت میخواد و انجام بدی اینشکلی میشی

جدیداًخیلی خیلی به من وابسته شدی و همش میخوای پیشت باشم و یه جور نگرانی از نبودن من درونت به وجود میآد که تو رفتارت دیده میشه ناراحتمیخوای تمام مدت با من بازی کنی ،من ببرمت حمام،من بهت غذا بدم و خلاصه اگر هم خیلی گرسنه باشی از دست کسی غذا نمیخوری تا بیام بهت غذا بدم(حتی از دست باباافشین جونتم که بیشتر وقتا مسئولیت شام دادن  شما باهاش بود غذا نمیخوری)و این مسئله نگرانم کرده ...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (9)

زهرا مامان ایلیا (شیرین تر از عسل )
23 مرداد 92 16:08
سلام چه وسیله خوبی منو خیلی سریع و راحت رسوند اینجا مرسی
که دعوتم کردی بیام به وب قشنگت
میبینم که فنی کار شدی خاله جون



مامان تینا و رایان
23 مرداد 92 16:57
پسری من هم اکثر این کارها رو دوست داره چه جالب که بچه ها مثل همن همشون


آره عزیزم بچه ها بعضی از کاراشون مثل همه
مامان بردیا
23 مرداد 92 21:52
ماشالا چه شیطونی


مامان بردیا
23 مرداد 92 22:20
چقد تو بلا شدی گل گلک.ماشالا خیلی نازی...اون عکست که نشستی و به دوربین نگاه میکنی خیلی دلمو برد


ممنونم خاله .

مامان امیرعطا
24 مرداد 92 1:15
سلام. ماشالله به شما آرتین جون.آفرین عزیزم که کمک مامان می کنی. به ما هم سر بزنین

حتماً خاله مهربون

شادی
24 مرداد 92 1:35
سلام.
اولا که ما کلی دریا زده شدیم تا رسیدیم اینجا. ولی در کل خوب بود. ممنون
دوما اینکه آرتین هزار ماشالله هر روز شیرین تر از دیروز

سوما اینکه از وابستگی و سیریش شدن این فسقلی ها نگو که داد منم بلنده.


خاله جون ممنون که به ما سر زدی و خوب دوست دارم آویزون شم و تازه زورمم میرسه
خاله ی آریسا
24 مرداد 92 8:35
چه پسر خوبی که انقدر به مامانی کمک میکنی
نمیدونم این قضیه ی یخ چیه که همه ی بچه ها عاشقشن
مامانی نگران وابستگی نباش یه کم که بزرگتر بشه مستقل هم میشه


عاشق کمک کردنشم
مهسا مامی کیارش
24 مرداد 92 22:58
الهی قوبون خودت و شیرین کاریهات و شیرین زبونیات عزیزمممممممممممممم دوست دارم شیطون کوچولوی یخ خور


ممنون خاله مهربون
مامان مهساجون ومعین جون
26 مرداد 92 23:47
هزارماشاله به آرتین جون عاشق نگاه ت شدم پسر شیرین زبون
لینکتون کردم لطفا شما هم به اسم خاطرات لوبیا وخواهرش لینک کنید ممنون


باکمال میل،ممنون که به ما سر زدید