آرتینآرتین، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 29 روز سن داره
آناهیدآناهید، تا این لحظه: 6 سال و 6 ماه و 6 روز سن داره

لحظه هاي ناب كودكي

لالایی.....

اتل متل ستاره/رسیده شب دوباره ببین که نور مهتاب از آسمون میباره تو جنگل و تو دریا /تو کوه و دشت و صحرا  نمی شنوی صدایی/باید بخوابی حالا  ببین یه بچه میمون/ که ناقلاست و شیطون خوابیده رو درختی / با دم شده آویزون چه خرگوش زرنگی/ چه سنجاب قشنگی خوابیده اند تو بیشه /روباهی و پلنگی کنار برکه آب /خوابیده زیر مهتاب یه قورباغه با قور قور/ داره می بینه تو خواب سوار اسب باده/ چه بیخیال و شاده یه شاهزاده اس تو رویا/ ولی دهن گشاده تو برکه زیر سنگی / یه ماهی زرنگی خوابیده خیلی آروم/با پولکهای رنگی  ببین همه می خوابند /تو خشکی یا تو آبند  چه بی ص...
30 ارديبهشت 1392

عکس..

دیروز 22/اردیبهشت گوگولی مامان برای اولین بار سوار سرسره شدی اصلا نمی ترسیدی و از اینکه یه تجربه حدید داشتی کلی تعجب بودی... فدای اخمت بشم ...
24 ارديبهشت 1392

ابتکار باباجون...

از اونجایی که یک دقیقه نمیشینی باباجون مصطفی با استفاده از چرخ خرید مامان جون واست یه کالسکه درست کرد که تو خونه باهاش شمارو این ور و اونور ببریم .شما خیلی خیلی از این کار لذت میبری ،آروم سرجات میشینی و برای خودت آواز میخونی و بعضی وقتا هم خوابت میبره... آرتین در حال خوردن شست پا عاشقتم مامان   ...
23 ارديبهشت 1392

آرتین در 11ماهگی...

آقا آرتین چند وقتی یاد گرفته وقتی رو زمین دراز کشیده از جاش بلند میشه و میشینه منم که میبینه دستاشو از هم باز میکنه یعنی بغلم کن… با پاهاش اجسام بلند میکنه ماشاالله دست وپاهای قوی داره و هرچی بخواد اگه را دستش باشه با دستاش و اگه نباشه با پاهاش بلند میکنه،البته دیگه با دستاش اسباب بازیهاش و تمیگیره، بازی جدیدیدش اینه که با پاهاش روشون بایسته یا راه بره .. عاشق اتاق عمه مریم و وقتی میریم خونه باباجونش حتما حتما باید بره تو اتاق و روبروی کمدِ کتابای عمش نگهش داریم تا خودش اسباب بازس انتخواب کنه(در اینجا وسایل عمه به عنوان اسباب بازی استفاده میشه)  هرجایی باشه چراغ رو می شناسه و وقتی میگم آرتین نور کو سرش و بالا میکنه و...
22 ارديبهشت 1392

آرتین و کادوی بابا افشین...

از اونجایی که گوگولی مامان دوست داری رو وسایل بزنی و از شنیدن صداشون خوشت میآد چند روز پیش بابا افشین برای شما یه سنتور خرید و وقتی اولین ضربه رو زدی و یه صدای متفاوت از اونچه تا حالا شنیده بودی اومد کلی ذوق زده شدی با تعجب به من نگاه میکردی اینم عکسش:   البته بعد از چند با امتحان کردن تبدیل شد به این: ...
22 ارديبهشت 1392