سفر رامسر2

صبح روز جمعه تصمیم بر این شد که به  روستای جواهرده بریم.

این روستا که یکی از معروفترین مقصدهای توریست های رامسره ،ییلاقی که تقریبا 40 دقیقه تا رامسر فاصله داره اگر قصد رفتن به جواهرده رو دارید 2 تا پیشنهاد دارم اول صبح زود برید و صبحانه رو تو روستا عسل و نیمرو و نان داغ دستپخت زنان جواهرده رو امتحان کنید دوم اینکه ناهار رو تو مسیر جواهرده تو اون فضای زیبا بخورید.

جاده ای که به روستای جواهرده منتهی میشد بسیار سرسبز و زیبا بود و البته پر پیچ و خم.شما هم به رسم همیشه تا سوار ماشین شدی شروع به شیر خوردن کردی و تمام مسیر و خواب بودی.

بعد از پیاده روی مختصری تو روستا یکم خرید تصمیم بر این شد ناهار و تو مسیر برگشت بخوریم.هوا عالی بود.

وروجک سرتو از ماشین آوردی بیرون و کلی کیف میکنی

شما در هوای مه آلود

 بابایی به کمک بابا افشین زحمت کشیدن چادر زدن تا گوگولی مامان سردش نشه و آرتین هم در حال نگاه کردن به آنها که تدارکات ناهار و آماده میکردند(البته اینقدر آروم ننشسته بودی چند دفعه داشتی چهار دست و پا از چادر خارج میشدی که گرفتمت و آخر سر هم خاله سمیه مجبور شد ببردتت بیرون)

اینجا داری به مامانی دالی میکنی

بعد از نهار آنقدر هوا سرد شده بود که زود برگشتیم.

وقتی رسیدیم تو هتل...(برو ادامه مطلب)

تو اتاق آرتینم همش به همه چیز دست میزدی و هی میخواستی ببریمت بالای تخت و  از روی تخت تنهایی بیای پایین(آخه تازه این کارو یاد گرفتی).

وقتی داشتم پوشکتو عوض میکردم لج کردی و هی میخواستی چهار دست و پا فرار کنی تا من پوشکت نکنم که خاله سمیه گفت: آرتین لباس بپوش بریم تاب بازی و همین حرف کافی بود تا شما بعد از پوشیدن شلوارت بری بغل خاله سمیه و اشاره کنی به در که منو ببر تاب بازی و این شد که همگی با هم و بردیمت تاب بازی..

متاسفانه چون در حال تاب بازی عکست خوب نشد. از تاب بازیت عکس نداریم.بعد از اینکه حسابی بازی کردیم دوباره رفتیم لب دریا

اینجا دیگه خوابت میآد.

ادامه دارد..

خاطره ها