آرتینآرتین، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 23 روز سن داره
آناهیدآناهید، تا این لحظه: 6 سال و 6 ماه سن داره

لحظه هاي ناب كودكي

مشاهده

1392/8/15 16:31
1,044 بازدید
اشتراک گذاری

سلام ..

پس از مطالعه مطلبی که در رابطه با  مشاهده در وبلاگ دوست خوبم الهه جان خواندم من هم تصمیم گرفتم قسمت هایی از مشاهده این روزهایم را بنویسم...

به گفته الهه عزیز

((مشاهده یعنی دقیق تر ببینیم کودکمان را، آنجا که بازی می کند، آنجا که با دیگران تعامل دارد، آنجا که چشمانش برق می زند از یک نقشه جدید! و همراهش شویم.

بدون فکر کردن از پیش که قرار است به کجا برسد؟ چه بفهمد؟ چه بگوید؟ چه آموزشی را پیش بگیرد ( یا بگیرم) ؟

فقط همراهش شویم. بچه ها هر لحظه در حال جوشش هستند. ما این جوشش را یا نمیبینیم یا سرکوب می کنیم یا بی تفاوت از کنارش می گذریم.))

آرتین علاقه فراوانی به بالا رفتن از موانع و سطوح مختلف دارد و معمولاً بالا رفتن از هر چیزی هدف بازی هایش است و وقتی به هدفش میرسد شوق و میتوان از تو چشمهایش دید...

خیلی خوب روزی که با سعی فراوان رفت و رو لبه شومینه نشست (اینجارو میگم) و برای خودش دست زد و یادمه و یا بعد از مدتی ایستادن روی لبه شومینه و امتحان کرد(16/شهریو/92)و ...

این سعی فراوان برای بالا آوردن پاهای کوچکش و امتحان راه های مختلف و تلاشش برای رسیدن به هدف را ستایش میکنم و بعد از رسیدن به هدف که همون بالا رفتن از جسم مورد نظره میگه: ماما ماما و منو نگاه میکنه و منتظر میشه تا تائیدش کنم و من هم از اینکه راضی و خوشحاله لذت میبرم

چندروزپیش دیدم پسر کوچک من رفته بالای زیر تلویزون و سعی داره دست هاشو جدا کنه و تعادلش و حفظ کنه  و روی طبقه اول زیر تلویزون بایسته و الته با چندبار امتحان فقط یکبار تونست دستهاشو از زیر تلویزون جدا کنه

و اینجا که روی کاپوت کامیونشه و چقدر خوشحال میشه وقتی میره رو کاپوت(البته از دور هم مواظبم که به خودش آسیب نرسونه برای اینکه یک وقت کامیونش برنگرده داخل کامیونش کلی اسباب بازی میریزم و اجازه میدم امتحان کنه و لذت ببره):

برای پسر شیرین ما مهم نیست جسمی که از اون بالا میره و روش می ایستد کامیون باشه یا یک کاسه و یا تکه ای سنگ ... مهم اینه که بتونه بره بالاش و تعادل خودشو حفظ کنه و من این موضوع و میدونم...

تو مشاهده بازی کودکان باید صبر داشت.و از دور مواظب بود که ناخواسته به خودشان آسیبی نرسانند و لی باید گذاشت بچه ها تجربه کنند و بازی.

پ.ن :با سرد شدن هوا شومینه خونه روشن کردیم وبا روشن کردنش با هم رفتیم کنار شومینه و دستمون گرفتیم نزدیک شعله ها و گفتم :آرتین گرمه نه؟مامان نباید به شومینه دست بزنیم بووو میشیم.
با اونکه بالا رفتن از پله شومینه و ایستادن رو لبه اش یکی از کارهایی که همیشه انجام میداد و جز بازیهای آرتین بود وقتی شومینه روشنه اصلاٌ سمتش نمیره و به شعله ها اشاره میکنه و میگه بوووووووو.

دوستان عزیز ادامه مطلب و حتماٌ بخونید...

 

حرف هایی که نباید به کودکان بگویید
************************
روان‌شناسان کودک معتقدند می‌توان به جای استفاده از برخی کلمات و جملات تند عبارت‌های دیگری را که اثر مخربی روی روحیه کودک ندارند به کار برد. در این مقاله به ۱۰ جمله‌ای که در مکالمه با کودکتان نباید به کار برید، اشاره می‌شود.

۱) واقعا بچه غیرقابل‌ تحملی شده‌ای

مسلما گاهی پیش‌آمده که رفتار فرزندمان برای ما غیرقابل تحمل شده و طبیعی است که در چنین مواقعی عصبانی شویم. اما، این درست نیست که به کودکمان بگویم دیگر نمی‌توانیم تحملش، کنیم. این‌گونه جملات روحیه کودک را به شدت جریحه‌دار می‌کند و ممکن است زمینه ‌بدرفتاری و حرکت‌های تهاجمی را در او افزایش دهد. در این موارد بهتر است بگوییم من دیگر نمی‌توانم این کار تو را تحمل کنم، دیگر از حد خودت خارج شده‌ای، یا فقط بگوییم: کافیه! دیگه بسه! درواقع بهتر است به جای اینکه شخصیت کودک را مورد خطاب قرار دهیم، به کار و رفتاری که از او سر زده است، توجه کنیم.


۲) از خواهرت یاد بگیر

مقایسه یک کودک با خواهر یا برادر حتی کودک همسن و سالش یا مثال زدن آنها آتش حسادت و نفرت را بین فرزندان بر می‌افروزد. در این موارد بهتر است بگو‌ییم **کمی بیشتر سعی کن**، یا بگوییم **اگر اتاقت را مرتب کنی به مامان کمک کردی.** با این عبارت بدون اینکه مقایسه‌ای کرده باشیم به او می فهمانیم که چه انتظاری از او داریم.

۳) مواظب باش نیفتی

وایسا الان می‌افتی سرت می‌شکنه، الان لیوان از دستت می‌افتد می‌شکنه و… مراقب باش اونجا نرو خطرناک است و… از این قبیل جملات. اینها عبارت‌هایی هستند که وقتی مادران دوست دارند فرزندشان دایما زیر پروبال آنها باشند به کاربرده می‌شود. اضطراب این گروه از مادران باعث می‌شود همیشه بدترین اتفاق را برای کودکشان پیش‌بینی کنند در حالی که این پیشگویی‌ها با خطری که واقعا کودک را تهدید می‌کند، ارتباطی ندارد. این مساله ریشه در این دارد که والدین دوست دارند ببینند که فرزندشان کار سختی را بدون کمک آنها انجام دهد و در آن موفق شود، به عبارتی دیگر می‌خواهند زودتر از موقع بزرگ شوند. در این موارد بهتر است به بچه بگو‌ییم:

*دقت کن! ممکن است بیفتی.* به این ترتیب در عین اینکه مسوولیتی به عهده کودک قرار داده می‌شود، از خطرات محیط هم آگاهی پیدا می‌کند. شیوه بهتر این است که خیلی واضح برای کودک توضیح دهیم که ما از این موضوع نگرانیم. مثلا به کودک بگوییم *می‌ترسم بیفتی! یا اینکه بگو‌ییم نمی‌دانم می‌توانی این لیوان را بدون اینکه بیفتد برای پدرت ببری* این روش کودک را وادار می‌کند که سعی‌کند در کارش دقت بیشتری داشته باشد تا موفق شود.

۴) چقدر شیطون شده‌ای

گاهی وقتی کودکان احساس می‌کنند به آنها توجه نمی‌شود و یا زمان کافی برای او گذاشته نمی‌شود، شروع به دلقک‌بازی و شیطنت می‌کنند تا نظرها را به خود جلب کنند. بیشتر کودکان دوست دارند نگاه‌ها را متوجه خود کنند. حتما شما هم این را در جمع و میهمانی‌ها که حواستان گرم دوستان و آشنایانتان است تجربه ‌کرده‌اید. کودک مدام دور شما می‌چرخد و شروع به حرف‌زدن یا رفتارهایی می‌کند که ممکن است حتی موجب عصبانیت شما شود. در این زمان است که این جمله را به زبان می‌آورید، در حالی که در این موارد بهتر است به کودک خود بگو‌یید *لازم نیست اینقدر سروصدا کنی تا همه نگاهت کنند، همین‌طوری هم برای همه جالب هستی* یا می‌توانید به او قول بدهید که بعدا وقت بیشتری برایش خواهید گذاشت و به او بگویید **الان میهمان داریم و باید از آنها پذیرایی کنیم، فردا حتما با هم حسابی بازی می‌کنیم**.

۵) تو همیشه همین طوری

*همیشه* و *هیچ‌وقت* کلمه‌هایی هستند که به کار بردن آنها در مورد کودکان درست نیست. این کلمات به کودک این موضوع را القا می‌کند که هیچ شانسی برای تغییر دادن خود ندارد. این برچسب‌زدن‌ها باعث می‌شود که کودک خود را به همان شکل بپذیرد و هیچ تلاشی برای بهبود رفتار خود انجام ندهد. در این موارد بهتر است بگوییم، تو قول داده بودی که مواظب اسباب‌بازی‌هایت باشی… مطمئن هستم که آنها را دیگر خراب نمی‌کنی.

۶) از دست تو ذله شدم

وقتی کودک ما را بسیار عصبانی می‌کند و دیگر صبر و تحملمان تمام می‌شود، با لحن وحشتناکی می‌گوییم *دیگه از دستت خسته شدم.*اگر این عبارت را در مورد فرزندمان زیاد به کار ببریم، او احساس پذیرفته نشدن و طرد شدن توسط خانواده را پیدا می‌کند و این برای او بیشتر از آنچه فکرش را بکنید غم‌انگیز خواهد بود. اگر فرزندتان شما را تا این حد عصبانی می‌کند، نگاهی به کارهای خوتان بیندازید. واقعا به غیر از خود ما چه کسی مسبب این بدرفتاری‌های اوست؟ در این موارد بهتر است بگوییم خسته شدم. این جمله همان معنی عبارت بالا را می‌دهد با این تفاوت که فرزند خود را نشانه نرفته‌ایم.

7) اگر بچه خوبی نباشی، گرگه میاد می‌بردت

تاثیر مخرب این جمله ترس و وحشت در کودک از گرگ خیالی است و ممکن است سبب خواب آشفته یا شب‌ادراری در کودک شود. تاثیر بد دیگر این تهدید این است که وعده‌ها یا احیانا تهدید‌های ما باید همیشه قابل دسترس باشد. مثلا اگر شما کودک را تهدید کردید و او باز هم به حرف شما گوش نداد، از کجا می‌‌‌خواهید گرگ بیاورید. در این موارد بهتر است بگویید *اگر دست از این کارت برنداری، ممکن است تنبیه شوی.*

۸) دیگه دوستت ندارم

گفتن اینکه دیگر دوستت ندارم، یا حتی *مگر می‌خواهی ناراحتم کنی یا دلم را بشکنی یا اذیتم کنی* بچه‌های شیطان را عصبی‌تر و خرابکارتر می‌کند. او حس می‌کند با جمله *تو چقدر بدجنسی* یا *تو داری من را دیوانه می‌کنی*محکوم یا طرد شده است. این طرز صحبت به بچه‌ها القا می‌کند که تا بچه خوبی نباشد و به میل بزرگ‌ترها رفتار نکند، دوست‌داشتنی نخواهد بود. در این موارد بهتر است بگوییم: *کاری که تو کردی کار درستی نبود. این کارت را اصلا دوست ندارم.* در این روش این کودک نیست که محکوم می‌شود بلکه رفتار اوست که مورد سرزنش قرار می‌گیرد. همچنین می‌توانیم از این عبارت هم استفاده کنیم *بچه خوبی باش و با دوستانت مهربان باش این جوری خیلی بهتر است.*

۹) نه، تو نمی‌ترسی

با گفتن این جمله که *این ترس ندارد* شما دارید ترس کودک و در واقع احساس او را بی‌اهمیت جلوه می‌دهید. بیشتر اوقات والدین به این دلیل که نمی‌دانند چه عکس‌العملی نشان دهند یا نمی‌خواهند ببینند که فرزندشان از چیزی مثلا پله‌برقی یا آسانسور می‌ترسد، ‌این جمله را می‌گویند. در حالی که کودک شما بدون توجه به احساسات پدر و مادر، معصومانه ترس خود را اعتراف می‌کند. در این هنگام اگر تنها حامیان او بگویند *اینکه ترس ندارد*او بیشتر سردرگم شده و در آینده از اینکه به احساسات خود اعتماد کند یا آن را به زبان بیاورد دچار شک و تردید می‌شود. در این موارد بهتر است بگوییم *نگران نباش، من پیش تو هستم و کمکت می‌کنم. من هم وقتی بچه بودم از این چیزها می‌ترسیدم اما حالا دیگه نمی‌ترسم.*

۱۰- نه، درد نداره

قطعا برای کودک شما هم پیش آمده که وقتی می‌افتد یا به جایی برخورد می‌کند و دردش می‌آید شروع به گریه‌کردن می‌کند. گریه‌کردن کودکان هنگام زمین‌خوردن و درد گرفتن بخشی از بدن آنها، واکنش بسیار طبیعی است. کودک با گریه‌کردن احساس درد خود را بیان می‌کند و به ما نشان می‌دهد که نیاز به حمایت دارد، بنابراین نباید در این زمان به کودک خود بگویید که *گریه نکن، اینکه درد ندارد، یا عبارتی مثل تو پسری و پسرها که گریه نمی‌کنن*. با اینگونه برخوردها به کودک القا می‌کنیم که احساسات خود را برای ما بیان نکند و حس دوگانگی و درماندگی را به او القا می‌کنیم

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

مامان پرهام
16 آبان 92 2:15
بازم مثل همیشه پربار و مفید .ممنون دوست عزیز.آرتینی رو ببوس


شما هم پرهام جونو ببیووووووووووووووووس
زهرا مامان ایلیا (شیرین تر از عسل )
16 آبان 92 3:21
سلام عزیزم من اپم بدو بیا


الآن میام
مامان تینا و رایان
16 آبان 92 8:51
سلام عزیزم ممنون که وقت گذاشتی و پستهامو خوندی و برای خیلیهاشون نظر گذاشتی ..این پستت رو خیلی دوست داشتم ..یکی از مامانهایی هستی که من به جرات میتونم بگم همه وقتش مال بچه اش هست..و تو اینکار کم هم نمیزاری..مادر نمونه شاید کلمه مناسبی باشه.. این متنی که در ادامه مطلب گذاشتی هم خیلی مفید بود خیلی از ما ندونسته شاید خیلی از موارد رو بکار ببریم ...من شماره 3 رو خیلی برای رایان به کار میبرم و ترس نداره و درد نداره رو برای تینا


منو شرمنده میکنی.امیدوارم مطلبی که گذاشتم به دردت بخوره.
مامان تینا و رایان
16 آبان 92 18:14
سلام عزیزم نظر مخفی شما رو الان دیدم..واقعا جای تحسین داری بچه تو این سن و سال بتونه سفره بچینه بیشتر باید به ماماش آفرین گفت.. الحق که اسم وبلاگت برازنده نابغه کوچولوته ...یه اسپند دودش کن و ببوسش


خواهش میکنم عزیزم.شما مثل همیش لطف دارید.
مامان امیرعطا
17 آبان 92 1:34
سلام عزیزم.خیلی مطلب جالبی بود. نکته بینی این پست قابل تحسینه. سعی می کنم من هم امتحان کنم مشاهده رو.



شادی
17 آبان 92 20:40
مثل همیشه عالی


بووووووووووووووووووس
مهسا مامان نورا
18 آبان 92 17:10
خصوصی داری
مسیحا
18 آبان 92 22:48
هر جا که میروم ز غمت دیده پر نم است هر ماه من ز داغ تو ماه محرم است یک لحظه بی محبت تو کی کشم نفس دنیای بی حسین، برایم جهنم است
مامانه بهار
19 آبان 92 1:36

برای آرتین


مینا
28 آبان 92 17:12
عالی بود زینب جوووون.آرتین گلی رو ببوس
زینب (مادر آرتین)
پاسخ
ممنون عزیزم