آرتین در این روزها

آقا آرتین ما ،محبوب دلها هنوز هم عاشق لوستره ..موقع خواب برای خودش آواز می خونه و می خوابه،بعضی وقتا که خوابش می آید میزنه زیر آواز و می فهمم که جیگرمامان خوابش میاد...بشکن زدن و دوست داره و دهنش و وا میکنه که دست آدمو گاز بگیره(خوداییش گازای محکمی هم میگیره)...هر کی جلوی پسر ما غذا بخوره اونم شروع میکنه دهنشو تکون میده و آب دهنش و جوری قورت میده که آدم دلش واسش آب می شه..دیگه میتونه بشینه علاقه زیادی به نشستن داره و هنگامی که از خواب بلند میشه برای نشستن خیلی تلاش میکنه (گردن و شونه هاشو از روی بالشت بلند میکنه)...عاشق خیابون گردیه و ماشینارو مخصوصا تو شب خیلی دوست داره....بعضی وقتا برای جلب توجه جیغ میگشه...یاد گرفته اگر چیزی و از دستش بگیریم زود میزنه زیر گریه البته فقط ادای گریه کردنو در می آره...موقع شیر خوردن با دستای کوچیکو لطیفش صورتم را نوازش میکنه - عاشق این کارشم – حسابی حواسش به همه جا هست و جاهایی که تازگی داشته باشه و با دقت زیادی نگاه میکنه... یه چیز دیگه هم یاد گرفت، خودش پستونکشو از دهنش درمیاره بعدم خودش دوباره میذاره توی دهنش. خیلی هیجان داره که آدم این تغییرات رو روز به روز میبینه