پسر نابغه من
پسر باهوش من !
دو روزه به عمو ایمان میگه ایمی
به بچه میگی نِ ی نِ ی
به سگ میگی هاپو
عزیزم شما از اعضای بدن چشم،گوش ،مو ،مژه ،دست ،پا ،شکم ،زبان ،دندان ،دماغ(بینی) رو بلدی .
تمام اشیای دور و برمون رو می شناسی .
دست چپ و پای چپ رو می شناسی و جهت های بالا و پایین و جلو رو بلدی موقع لباس پوشیدن : من : دست چپ تو آستین و تو دست چپ رو تو آستین می کنی و دوباره من: پای چپ تو شلوار و تو پای چپتو میاری بالا و می کنی تو پاچه شلوار.
بازی قایم موشک رو خیلی دوست داری . تو می ری تو آشپزخونه کنار یخچال و من قایم می شم و تو میای منو پیدا می کنی.
یه کمک واقعی واسه پهن کردن سفره هستی...
جدیداً از خواب پا میشی میگی د و دستت و میاری جلو که دستت و بگیرم از جات بلندت کنم.
خودت سی دیهاتو انتخاب میکنی و میذاری تو دی وی دی پلیر و درش و میببندی ومننظز میشی اجرا کنه..
یاسی دیتو میذاری تو کامپپوتر و اگر در سی دی رام باز باشه با پات میبندیش(پاشو تا اونجا بال میاره تا بتونه درشو ببنده)
دیالگ های مااااااااااااااااااااااااااااااا:
من: ببعی می گه...
آرتین: بع بع (تن صداتو تغیر میدی)
من: دنبه داری؟
آرتینه: نه نه
من: پس چرا می گی...
آرتین: بع بع
یکی از شعرهایی که همیشه باهم میخونیم عمو زنجیر بافه و این شعر و از زمانی که تازه به حرف اومده بودی و به بله میگفتی بیییی با هم تکرار میکردیم:
من:عمو زنجیر باف
آرتین: بله(قبل تر ها میگفتی بَ ییی)
زنجیر من و بافتی
آرتین :بله
آرتین:بابا
من:اومده
آرتین :چی چی
من: آورده.بخور و بیار با صدای چی؟بعضی وقتها خودش میگه هاپوووووو یا اسم یه حیوون و میگم.مثلاً گربه)
آرتین:می اووو
میگم :آرتین کلاغه میگه؟
آرتین: دار دار (جدیدن سعی میکنی بگی قار قار البته از لحاظ آوایی صداشو در میآری)
صبح ها که از خواب پا میشی میگم آرتین بیا ورزش کنیم و شما دوتا دستاتو روی هم کنار سینه ات میاری و انگاری که داری خودتو بغل میکنی و مثلاً ورزش میکنی.
میگم:آرتین دست ها بالا یک دو سه .یک دو سه
شما دستهاتو میبری بالا
میگم:آرتین دست ها پایین یک دو سه یک دو سه
شما دستهاتو میاری پایین
میگم:آرتین دست ها جلو یک دو سه یک دو سه
شما دست هاتو میاری جلو سینه ات
خدارو شکر.خدارو هزار بار شکر که تو را داریم...