بازي بازي تند تند بازي
بازي بازي تند تند بازي خدايا شاديهايم را افزون كن
اسب سواري:
روي دستها و زانوها تكيه بزنيدكودك را تشويق كنيد روي كمر و شانه هايتان بنشيند و براي اينكه به او كمك كنيد تا به تعادل لازم برسد قسمت هاي بالاتنه خود را پايين و بالا ببريد(نه زياد)يا به اينطرف و آنطرف حركت دهيد.جايي خوندم همين بازي ساده براي كودك كلي فايده داره .بچه دوساله كه قادر است به خوبي راه برود.اما اين بدان معني نيست كه تعادل او رشد كافي رايافته است با گردش به دور اتاق و تكان هايي كه شما به بدنتان مي دهيد.كودك ياد ميگيرد چگونه بايد مركز ثقل خود را پيدا كند و آن را حفظ كنداو با تظاهر بر سوار شدن بر روي اسب زيبا در حال گسترش قوه تخيل خود هستند.
یکی مال من، یکی مال تو
هر چیزی که دوست دارید میتونید تو این بازی استفاده کنید، دکمه، مدادرنگی، اسباب بازی، خوراکی و ...
میتونید از عروسک های محبوب هم به عنوان شرکت کننده ها استفاده کنید!! از هرچیزی که میخواید به تعداد شرکت کننده ها بدید به فرزندتان و ارش بخواید که بین همه تقسیم کنه!
تو این بازی کودکتان خوشحاله که بهش مسئولیت دادید، به طور غیر مستقیم شراکت رو بهش یاد میدید و اعداد رو هم باهاش تمرین میکنید!
بسکتبال خانگی
با روزنامه توپ درست کنید.
اول با هم مسابقه بذارید که کی توپش رو دورتر میندازه بعدش هم با استفاده از یک سبد بسکتبال بازی کنید (سعی کنید توپ رو بندازید داخلش)
پچ پچ کردن
نجوا کردن به کودک کمک می‌کند یاد بگیرد چطور بلندی صدایش را تنظیم کند. البته انجام این کار به تمرکز زیادی هم نیاز دارد.
بچه‌های دو ساله خیلی دوست دارند کسی در گوش‌شان چیزی بگوید و وقتی که خودشان این کار را انجام می‌دهند حسابی احساس غرور می‌کند.
* چیزی در گوش کودکتان زمزمه کنید ؛ مثلاً بگویید: بیا دست بزنیم
* از کودک دو ساله‌تان بخواهید او هم آهسته چیزی در گوش شما بگوید.
* انقدر به این کار ادامه دهید تا کودکتان کاملاً یاد بگیرد چطور صدایش را پایین بیاورد.
شناخت رنگ ها و دسته بندي آنها:
از تولد آرتين يك سري تافي رنگي باقي مونده بود و براي اينكه بتونم ازشون بهترين استفاده رو بكنم.ريختمشون داخل يه ظرف و در مرحله اول از آقا پسر خواستم يكي برداره و بخوره و بعد بازي و شروع كرديم.
چندتا پيش دستي آوردم و از هر رنگ يك تافي گذاشتم داخل بشقاب ها و از آرتين خواستم هر تافي و با توجه به رنگش بذاره داخل ظرف مربوط به اون رنگ.هر وقت رنگي و بر ميداشت يا خودم اسم رنگ و ميگفتم يا از آرتين ميخواستم اسمشونو بگه.بعضي وقته ها هم ميگفتم آرتين از ظرف بزرگ به تافي سبز بده و بعئ كه بر ميداشت ميگفتم كجا بايد بذاريمش و ازش ميخواستم بذارتش پيش دوستاش.
خسته شد و شروع كرد همه ظرف هارو داخل ظرف بزرگ خالي كردن.
هر بشقاب و كه خالي ميكرد ميذاشت روي بشقاب ديگه
خودش ميخواست ظرف هارو ببره تو آشپزخونه:
موفق و پايدار باشيد.
