آرتینآرتین، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 13 روز سن داره
آناهیدآناهید، تا این لحظه: 6 سال و 5 ماه و 21 روز سن داره

لحظه هاي ناب كودكي

بازي بازي تند تند بازي(هماهنگي دست و چشم)

1393/8/5 7:21
1,966 بازدید
اشتراک گذاری

مگر شيرين تر از اين هم ميشود بنشيني در سكوت و تماشاچي نمايش عروسكي پسر دلبندت باشي

خدارو شكرت

جدا كردن سوزن هاي ته گرد به كمك آهن ربا

چندتا سوزن ته گرد و ريختم تو كاسه به همراه لوبياها و با آهن ربا و جاسوزني تا باهاشون بازي كني

داري با آهن ربا جدا ميكني سوزن هارو

بعد كاسه و خالي كردي تو بشقاب و دوباره جداشون كردي

ما قبلا اين بازي و با نخودها هم انجام داده بوديمآرام

ماهيگيري

پسر شيرينم خيلي خييلي به دريا و ماهي ها علاقه داري و از اين موضوع خوشحالمآرام

ما روي تخت نشسته بوديم تو بازي خياليمون ما تو دريا بوديم و داشتيم شنا ميكرديم(روتختيت حيوانات درياست )بعد يرات با گيره كاغذ و فلش كارت ماهي ها و آهن ربا و نخ يه بازي درستيديم خندونکو كمي از گوشه تخت و زدم كنار گفتم دوست داري ماهي بگيري ؟ گفتي بله

حالا تو سوار قايقي و ميخوام ماهي بگيري و به عكس ماهي ها گيره زدم و آهن ربا و نخ وصل كردم و دادم دستت واقعا لذت بردي و من از لذت بردن تو بيشتر لذت بردم

هماهنگي دست و چشم و  رنگ ها

يك روز گيره هاي لباس و آوردم تا باهاشون بازي كني اما مورد استقبالت قرار نگرفت و من كه كوتاه بيا نيستم اين و درست كردم

گيره ها چهار رنگ (زرد و سبز و آبي و صورتي)بودن و من هم با مقوا و كاغذ رنگي يه دايره با چهار رنگ درست كردم و با گيره ها آوردم پيشت و خيلي خوشت اومد و براي اولين بار من دايره و نگه ميداشتم و شما گيره ميزدي انقدر برات اين دايره رنگي جالب بود تا شب ياد گرفتي خودت تنايي نگه داري و گيره بزني الانم يكي از بازي هات شده گيره هارو در بياري و بزني

 

فعاليتي از جنس رنگ

من كاغذ رنگي ها و چسب و قيچي و يه صفحه كه توش چهارتا دايره با رنگ هاي سبز و زرد و قرمز و آبي كشيده بودم در اختيارت قرار دادم و شما شروع كردي بريذن كاغذ هاي رنگي و منم در حين بريدن رنگهارو ميگفتم و كوچك و بزرگ و مورب و چندتايي هم با دست بريدي و توجهت و به صداي بريده شدن كاغذ با قيچي و دست جلب كردم و اينكه تفاوتي بين بريدن با قيچي و دست هست يا نه و ... 

بعد ازت خواستم هر تكه كاغذ رنگي كه بر ميداري بچسبوني روي دايره مخصوص خودش و..

اينم نتيجه كار

كاردستي پوست تخم مرغي

هميشه ميشه از همه چيز نهايت استفاده برد و معمولا تو خونه كمتر چيزي هست كه دور ريخته ميشه و يه كمد داريم پر از وسايل بازيافتي براي بازي شما آقا پسر باهوش

پوست تخم مرغ هم يكي از اون وسايله من بعد از اينكه تخم مرغ و شكوندم پوستش و براي ده تا پونزده دقيقيه ميندازم تو آب و بعد هم ميشورمش و ميذارم خشك بشه براي بازي با شما

چند روز پيش با كمك هم قايق درست كرديمآرام پوست هاي تخم مرغ و دادم بهت و تو دستات له كرديشون چندتايي هم دستت و درد آورد اما اينم بخشي از تجربه بازي شما بود و برات توضيح دادم كه ممكنه دستمون دردربگيره و ولي جذابيت خورد كردن پوست تخم مرغ ها برات بيشتر از درد دستت بود و خلاصه با كمك هم يك عالمه خورده پوست تخم مرغ درست كرديم و ازت پرسيدم چي ميخواي درست كنيم و گفتي قايق گفتم مامان هم ميتونه كمكت كنه گفتي آره و من چسب زدم و شما پوست تخم مرغ هارو ميريختي روي چسب ها اول دونه دونه بعد مشتي و در اخرم كل كاسه پوست تخم مرغ هارو خالي كردي روي كاغذ و چندتايي ضزبه زدي بهت گفتم قايقمون الان كه معلوم نيست رفته زير پوست تخم مرغ ها حالا چكااااار كنيم و  دوباره كاغذ و برگردوندي روي كاسه تا اضافه پوست تخم مرغ ها بريزه بيرون و اين كارو تا اتمام كار ادامه دادي و برات گواش آوردم دريا بكشي و اينم شد نتيجه كار

ساختن برج با لگوها از علايق شماست و يكروز كه داشتي يه برج بلند ميساختي بهت گفتم مامان چندتا زا اين لگوها رو بذاري روي هم اندازه قدت ميشه و شما صورتت و چسبونذي به لگو ها بعدشم چندتايي و گذاشتي زير پات و رفتي بالاشون و گفتي حالا بزرگ شدم

ساخت ماشين با اشكال هندسي

من اشكال هندسي و بريدم و با چسب در اختيارت قرار دادم و گفتم مامان ميخوايم ماشين درست كنيم و شما شروع كردي

گفتم اين مستطيل به نظرت كجاي ماشينمونه و چسبونديو گفتم نيم دايره كجاش ميشه گفتي سقف گفتم كجا بايد باشه بالا يا پاين بدنه و مستطيلمون گفتي بالا و چسبوندي و ...

البته سر در و چرخ خودت خواستي اين مدلي باشه

دايره و نيم دايره

دايره ها رو من از قبل آماده كرده بودم و گفتم آرتين ميخواي پنگوئن درست كنيم و گفتي آره گفتم حالا چطوري درست كنيم بلدي و من و نگاه كردي گفتم ميخواي عكسش و  بذاريم جلومون بسازيم گفتي آره

گفتم پس برو و عكسش و بيار و رفتي كتاب پنگوئن و آوردي

اول گفتم اين دايره كوچولوي سياه سر پنگوئن مونه و چسب زدي و بعد گفتم شكمش كه نيم دايره شده و كجابذاريم و كم كم همه اعضاي بدنش و گذاشتيم

البته استفاده ار عكس كتاب در قطب هم خيلي كمكمون كردآرام

بعد از اينكه پنگوئنمون درست شد شروع به ساختن پروانه كرديم و اول سرش و گذاشتيم و براي تنش شمرديم و بعد بالهاشو چسبونديم و ...

و در آخر از برچسب ها براي تزئين صفحه استفاده كردي

پسر گلم خيلي كار دونفرمون و دوست داشت و هر كس وارد خونه ميشد ميگفتي بوين من پنگوئن درست كردم

سبز باشيد

پسندها (3)

نظرات (3)

شادی
14 آبان 93 12:57
آفرین به آرتین عزیزم و مامان با حوصله و مهربونش.
مامان آروین(مهناز )
15 آبان 93 12:12
خیلی پنگوئن و پروانه قشنگ شده آفرین آرتین عزیزم
زینب (مادر آرتین)
پاسخ
ممنون عزیزم
فهیمه مامان فاطمه
21 آبان 93 21:25
مثل همیشه عالی و بی نظیر بود . پاینده باشید