آرتینآرتین، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 22 روز سن داره
آناهیدآناهید، تا این لحظه: 6 سال و 4 ماه و 30 روز سن داره

لحظه هاي ناب كودكي

آرتين و پارك

1393/4/6 16:57
1,062 بازدید
اشتراک گذاری

اين روزها آقاي پسر انرژي فراواني داره و هر روز به چيزي جديد علاقه مند ميشه.يك هفته هر روز ميگفت پارك و ما با هم ميرفتيم پارك انصافاً خيلي به هردومون خوش ميگذشت...

پسرم اين عكس ها مربوط به پارك پليس تو تهرانپارسه:

 

روزي ديگر و تجربه اي جديد

نگران تميزي اطراف بودي و ميگفتي چرا اين هسته اينجاست و ميگفتي اشال دور سطل(اشغال و بندازيم داخل سطل آشغال)

از من خواستي كفش هامو در بيارم و بيام بالا مثل تو روي صندلي بايستم و بعد هم كفش هاي من و گرفتي دستت و راه افتادي تو پارك

پ.ن:يك تجربه

چندروز پيش آرتين داشت تو بغلم تي وي نگاه ميكرد و منم داشتم كتاب ميخوندم يك مرتبه از بغلم اومدپايين و شروع كرد پشت سر هم ميگفت: سِ يِ  سِ يِ .من هر كلمه اي كه به ذهنم ميرسيد و ميگفتم و اونم ناراحت از اينكه من نميفهمم كه چي ميخواد .خوابيد روي زمين و اداي گريه و درآورد و منم اومدم پيشش طوري نشستم كه بتونه منو ببينه و صورتامون نزديك هم بود گفتم مامان نميفهمه چي ميخواي ميشه دوباره تكرار كني و باز هم متوجه حرفش نشدم و اينبار گفتم  دوست داري با هم بريم ببينيم چي ميخواي و يه نگاهي به من كرد و گفت بخل و بغلش كردم و به آشپزخونه اشاره كرد و رفتيم دم يخچال و در يخچال و باز كرديم و ديديم خميرهاي بازيشو ميخواست و ميخواست باهاشون يه چيزي درست كنه(من خميربازي و خودم درست ميكنم و تو يخچال نگه ميدارم).خداروشكر تونستم بفهمم چي ميخواد و پسرم هم خوشحال شروع كرد به بازي با خميرها.قبل ترها به خمير بازي ميگفت خميردون(به خمير دندان هم همينو ميگفت)و اينك يه  اسم جديدي درست كرده بود براي خميره هاي بازيش.

 

پسندها (4)

نظرات (3)

منصوره
8 تیر 93 13:54
هزار ماشاالله چقدر بزرگ شده پسر نازمون عکسات هم عالی بودن مامانی دستت درد نکنه
زینب (مادر آرتین)
پاسخ
ممنون عزيزم
خاله مائده
8 تیر 93 23:30
فدای این پسر نازم بشم که اینقدر آقا شده دلم براش خیلی تنگ شده ایشالا زودتر بیام ببینمش