روزهای آرتین
همـیشـه خـــــودت بـاش ...
دیگـــــران بـه انـدازه کافــــی هســتند
پنجشنبه هفته پیش آرسام دویاره مهمون خونه ما بود و چه خوبه که اون هست و میاد و دوتا پسر عمو با هم بازی میکنند.
اول با لگوها ماشین درست کردند و شروع کردن به بازی(آرتین نمیتونست مثل آرسام چهار دست و پا ماشین بازی کنه اما بایکم تلاش بلاخره تونست مثل آرسام چهاردست و پا بشه)
آرتین خیلی به آرسام نگاه میکنه و هر لحظه در حال یادگیری
تقریباً هر روز برای ساعتی و آرتین تو حیاط بازی میکنه.پیامدهای این بازی تو حیاط اینها ست:
خودش به تنهایی سوار دوچرخه میشه و پدال میزنه و برای چندسانتی جلو میره
قبل ترها گلهارو میکند و ولی از وقتی به کمک بابا افشین گل کاشته هر روز میره و به گلها آب میده
گل هارو نازی میکنه
تعمیر کار کوچولو
وسایل داخل جعبه ابزار باباجونو یاد گرفته و هر چی ازش بخوای بهت میده
دوچرخشو باید باد بزنه و بعد میره به لاستیک های چرخ دست میزنه(لاستیک و چک میکنه) میبینه باد داره یا نه
توپش افتاد زیر ماشین داره نگاه میکنه کجا رفت
اینم یه مدلشه دیگه