آرتینآرتین، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 22 روز سن داره
آناهیدآناهید، تا این لحظه: 6 سال و 4 ماه و 30 روز سن داره

لحظه هاي ناب كودكي

آماده میشیم برای استقبال از بهار(1)

1394/12/21 9:00
1,764 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نفسم .دیگه کم کم داریم به سال جدیدی نزدیک میشیم این روزها سوالات زیادی ازم در رابطه با عمو نوروز میکنی سرچهار راه ها حاجی فیروزو که میبینی میگی پس عمو نوروز کجاست

بهم میگی عمو نورزو یه غوله (تو یکی از تبلیغات تلوزیون دیده بودی)

میگی مثل بابا نوئل برامون کادو میاره؟

ننه سرما کجا میره و.....

من بعضی وقتها جواب سوالات و میدونم و میگم گاهی وقتها هم نمیدونم و میگم که نمیدونم و باید برم تحقیق کنم و یا اینکه تو اون موضوع نظر خودت و میپرسم خلاصه این روزها خیلی خیلی سواااااال میپرسی

تو خونه تکونی عید کلی بهم کمک کردی وقتی فرشامونو بردن برای شستشو خونه و به کمک بابا افشین طی کشیدی و جارو برقی و گردگیری و حتی شستن ظرف ها هم گاه یوقت ها بر عهده شماست

یک روز دیدم نوک مداد نوکی و برداشت یبرای خودت میگی این بلند تره این کوتاه تره و به ترتیب میذاریشون و گفتم از فرصت استفاده کنم و کمی از کمکت بهره بجویم

پنج تا کتاب بهت دادم و گفتم بیا اینهارو به ترتیب قد مرتب کن و اینکارو کردیم و تو غالب بازی نمایشی باهم کتابهارو مرتب کردیم البته بماند که شما این وسط ها کتاب میخوندی و منم اون روز تو فاصله جمع کردن کتاب ها و مرتب کردنشون بیست ا کتاب برات خوندن

اینچنین ما کتابخونه شمارو مرتب کردیم

ما این ماه آخری علاوه بر خونه تکونی عید باهم یکم اینکه بهار میاد و دقیق تر دیدیم

 

طبق معمول رجوع کردم به عکسات (من بیشتر مواقع درحال عکس گرفتنمچشمک )عکسایی که در محیط باز بودی و تو فصل های مختلف بهت نشون دادم بدون اینکه نامشونو بگم  بیشتر به تفاوت عکس ها توجه کردیم

مثلا اینجا به نظرت هوا چطور بود.داشتیم چکارا میکردیم درخت ها و طبیعت چه رنگی هستند .یه اسم برای این عکس ها و فصل ها بگو ....

فعالیت بعدیمون  ساخت درخت فصل ها بود :

درخت ی ساختیم که هر وجهش یک فصل و نشون میدادبازهم صحبت در رابطه با فصل ها البته اول کار آرتین برگ هایی که قاطی شده بود و بر اساس رنگ طبقه بندی کرد ا راهت تر بتونه بچسبوندشون و بعد از ظهر با اومدن پدر درختش و بهش نشون داد و براش از فصل ها گفت

این پرینت از ماه ها و فصل های سال و هم تواتقت روی دیواره و باهم نگاه میکینم و تقویمی داریم از روش باهم حرف میزنیم و  میشمردیم چندتا ماه مونده به تولد شما(آخه عشق من عاشق تولد گرفتنی و میخوای تولد بگیری با باکس های -جعبه کادو-زیاد و کادو هاتو باز کنی)

 

روزی دیگه برای کادو کردن کتابهایی که خریدیم و کادوها یی که برای بچه ها گرفتیم کاغذ کادو درست کردیم و با کمک خودت کتاب ها رو کادوپیچ کردیم

این وسط یه دوش گرفتی چون خیلی رنگی شده بودی

کتاب هارو کادو کردیم و با دست زدی روی پیشونیت و گفتی واااااای گفتم چزی شده ؟گفتی مامان برای هودین کادو نخریدیم حالا چکار کنیم؟

گفتم کادو منظورت کتابه ؟میتونیم بریم براش کتاب بخریم ..به نظرت چه کتابی براش بخریم خوشحال میشه  ؟ گفتی آتش نشان ها روبراش بگیریم

این وسطا من هم طبق روال هر ساله که برات تقویم درست میکنم تقویمی برات طراحی کردم(دوستان سفارش تقویم و تم تولد پذیرفته میشهخندونک )

ادامه دارد ....

پسندها (1)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

شادی
14 فروردین 95 11:00
سلامممم. سال نو شما و گل پسر مبارک. بازم مثل همیشه آفرین به این مامان و آقا پسر فعال. خیلی لذت بردم.
زینب (مادر آرتین)
پاسخ
سلام عزیزم و با تاخیر حدود یکماهه سال نو شما هم مبارک
همیلا
18 اردیبهشت 95 14:14
وااای عزیزم قالب وبتووون خیلی زیباس