برکت وجود تو...

آقاي سلطاني : مادو تصميم مهم در زندگي مان مي گيريم ، ازدواج و بچه دار شدن . جالبه كه هيچ وقت هم نمي دانيم كه چرا اين دو كار را انجام ميديم . وقتي نميدانيم چرا بچه دار ميشيم طبيعتاَ هم نمي دونيم كه چرا كودك متعادل مي خواهيم .

كودك به سه دليل به زندگي ما بايد بيايد :

دليل اول : كودك مياد تا شادماني به زندگي ما بياره . بچه دار شدن در راستاي ازدواج صورت مي گيره كه ازدواج خود يك امر مقدس است و كودك مياد كه شادماني ازدواج را كامل كند و به آن تداوم ببخشد .

دليل دوم : به عنوان امانت خدا مياد . هر انساني قائم مقام خدا بر روي زمين است . كودك به عنوان امانت مياد كه پدرو مادر  او را پرورش دهند و به يك قائم مقام بالفعل تبديل كنند و امانت داري كنند .

دليل سوم : كودك مياد كه بگه رشد ادامه داره ، اگر تو ميخواهي مرا رشد و پرورش دهي اول بايد خودت رشد كني .

ما كودك متعادل مي خواهيم تا فكر كنيم ، تفكر داشته باشيم كه كودك متعادل چيه ؟ چي كار بايد بكنيم ؟ اول خودمان به تعادل برسيم بعد بريم سراغ پرورش كودك متعادل . كودك آمده كه شما رشد كنيد . او عامل رشد والدين است . همانطور كه ازدواج يك مرحله رشد است .

كودك اومده كه من رشد كنم

 اين جمله و بارها برا ي خودم خوندم

آرتینم اون زمانی که این متن و خوندم چهارسال  پیش این سوال همراهم بود  من با اومدن تو رشد كنم آخه چه رشيدي؟ وقتي روزها میگذشت و تو مراحل مختلف زندگیتو پشت سر میذاشتی و  بزرگ ميشدی هر روز دنبال سوالم بودم .دنبال این بودم که  رشدي كه به من ميدی تو چيه؟ منم مثل خیلی از مادرهای دیگه  بهترین هارو برات میخواستم و  میخوام این چجوریه که آقای سلطانی میگه من باید اول خودم رشد کنم تابتونم بستری باشم برای رشد تو....

اون زمان فكر نميكردم بعد از سه سال يكي از كارايي كه ازش انرژي ميگيريم اين باشه كه چالش هاي احتمالي مونو تبديل كنيم به فرصت باهم بودن واین و تعمیم بدم به کل زندگیم  این به برکت وجود تو و از این بابت ممنونتم

اون روزها برام بازبيني عملكرد شايد معني خاصي نداشت  اما اين روزها تلاشم اينه شب يك ربع هم كه شده به روزم و چگونگي كيفيت بودنم با تو فكر ميكنم و ارزيابي ميكنم روزمو میبینم چیشد و من چه کردم چه بستیری برای تو بودم آیا قانون هایی که میذارم و قبلش خودم بهشون پایبند هستم و حرفها و کارایی که میکنم از کجا میاد  .آیا شنونده خوبی برات بودم و یا با فیلترهای شنواییم حرفهاتو کارات و میشنوم .چقدر روزمون شکر گذار بودیم از باهم بودنمون به برکت وجود تو بود که کم کم تمرین میکنم شنونده بهتری باشم برای شنیدن دیگران .مکاشفه و مشارطه و مراقبه برام پر رنگ شده و همراهمه

عوض شدم بزرگ شدم و روزها و ساعت ها حتي دقيقه و لحظه ها برام معني ديگه اي داره

من كلي چيزا از تو  ياد گرفتم وقتي كه داشتی ياد ميگرفتی بلند بشی و يه قدم برداری یا اولین باری که میخواستی از لبه مبل بری بالا اما نمیشد راه های مختلف و امحان کردی زمین خوردی اما دست نکشیدی و زمانی که به بالای مبل رسیدی لبخندی زدی و نگاهم کردی و من با تمام وجودم تلاشت و ستودم و اون لحظه رو همیشه تو مشکلات به یاد میارم اينكه  با تلاشت تونست و از زمين خوردن نترسيدی

اينكه پشتكار نقش اصلي و تو اين مرحله از زندگيت داره و كاري كه نيت ميكنی انجام بدی و انجام ميدی ....

من وجوديت برات پر رنگه .و ابراز ميكنی هر آنچه كه نيازته و احساسته و اين ابراز و دوست داری وقتي خوشحاله ميخندی و وقتي ناراحت ميگی من الان خيلي ناراحتم چون....منم ازت ياد گرفتم دوست داشتن هامو به زبون بيارم و احساساتم و بگم دارم تلاش ميكنم با خودم روراست باشم

خيلي زود خوشحال ميشی و لذت ميبری از لحظه اكنون زندگيت و اين و دارم دركنارت  تمرين ميكنم اينكه از گذشته درس بگیرم اما  افسوسش و نخورم چون اون زمان انتخاب من انجام شدن اون كار بوده و براي آينده نگران نباشم چون خداوند هميشه همراهم هست و خواهد بود(ایمانم و کامل تر کرد واقعا با وجودش خدارو بیشتر از قبل تو زندگیم میبینم و لمس میکنم )

دركنارت ياد گرفتم صبور تر باشم.گفتگو كنم.خلاقيت داشته باشم.قورباغه هايم را قورت بدم و توكل داشته باشم و ايمان

بماند كه تواين مسير كلي كار فني ياد گرفتم و ديدم به مسائل مختلف متفاوت شد

خداروشکر از این فرصت های رشدی که برام رقم زده به امید خداوند  رشد من در کنار تو ادامه خواهد یافت تازمانی که هستم و هستی متشکرم ازبودنت

............كودك آمده براي رشد ما پس قدر بودنشونو بدونیم

دلنوشته