آرتینآرتین، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 22 روز سن داره
آناهیدآناهید، تا این لحظه: 6 سال و 4 ماه و 30 روز سن داره

لحظه هاي ناب كودكي

خاطرات آرتین و رهام

1392/7/21 0:58
548 بازدید
اشتراک گذاری

سه شنبه رفته بودیم خونه ی مامانی و تو راه بر طبق عادت همیشه داشتی کنجکاوی میکردی و منم دیدم اگه نبرمت ،شما میخوای تا فردا راه رفتن و طول بدی گفتم آرتین نمیآی بریم خونه مامانی رهام جون اونجاست و همین یک کلمه کافی بود که آقا پسری به سمت خونه مامانی و البته رهام جون شروع به دویدن کنه  لبخند

رهام جون داشت برای خودش بازی میکرد که شما خواستی بری پیشش بشینی تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com

گوگولی مامان کلی سر و صدا می کردی و خوشحالی تو با جیغ هایی که می کشیدی نشون می دادی و رهام جون یکم ترسیده بود.

فدات شم،اینجا داشتی رهام و بوس میکردی

اینجا عروسک رهام و اوردی دم دهنش تا باهاش بازی کنه،عزیزم فدای مهربونیت بشم من

حالا نوبت رهام جونه که شمارو بوووووووووووووس کنه

عاشقتونمماچ

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (8)

مامان فائزه
22 مهر 92 14:04
عروسکای مهربون

زینب جون من نام کاربریت و یه بار پاک کردم دوباره درست کردم یه امتحان بکن اگه نشه دیگه بلد نیستم چیکار کنم


مادر
22 مهر 92 22:32
اتل متل پاورچین دستمال آبی ورچین بیا بیا تماشا بیا به دیدن ما بیا به دیدن ما
خاله مائده
23 مهر 92 0:48
من فدای جفتشون بشم که اینفدر نازن
خاله ی آریسا
23 مهر 92 10:00
چقدر بلایید شما دوتا
ایییی جونم آرتین ما روابط عمومی بالایی داره ها


آره عزیزم خدارو شکر روابط عمومی خوبی داره و البته همه نی نی هارو دوست داره.گلم آریسای عزیز و ببووووس
مامان گلشيد
27 مهر 92 8:48
چه پسمل خوشمليه اي جونم منم بوس
مهسا مامان نورا
28 مهر 92 16:41