برای تو.....
پسرم،مرد فرداهایی نه چندان دور
به چشمهای زیبایت مینگرم،چه با صفا به عمق چشم هایم خیره شدی ای،چقدر دوست دارم این چشم های کنجکاو را که نوید بخش آینده ای روشن است.
پسرک خوش آتیه ام ...
چشم های زیبایت را میستایم زیرا در پی کاویدن ندانسته هاست و بر دست های کوچکت بوسه میزنم، زیرا میدانم و یقین دارم پسر نابغه من که این دستها در آینده کارهای بزرگی خواهد .
ادامه مطلب یادت نره
کلمات جدیدی که یاد گرفتی و میگی اینها هستند
اسم خودت و بهتر تلفظ میکنی و میگی اَتین
اسپ =اسب(با دیدن اسب زنده اینو گفتی)
چشم = چشم
سی = سیب(با دیدن سیب میگی سی)
دو سه روز میشه وقتی عمه مریم و میبینی میگی عمممممه
با مامان جون قایم موشک بازی میکنی و چشم میذاری چه چشم گذاشتنی فقط سرتو به صورت خم میذاری روی مبل و بعد میری پیداش میکنه(البته خیلی خیلی مراعات حال شما میشه و مامان جون همون نزدیکیها قایم میشه )هر وقت مامانجون میگه آرتین چشم بزار میگی چِشم
آبی = رنگ آبی
چند روز پیش استقلال بازی داشت و عمه مریم استقلالیه بهت یگفت آرتین بگو آبیته و شما میگفتی آبی،البته رنگ آبی که نشونت میدم میگم آبی شما هم تکرار میکنی
شیرین کاریهات عبارتند از:
هر چیزی که پیچی باشه یعنی برای باز کردنش نیاز به پیچوندن دستت باشه رو باز میکنی،کرم،خمیر دندون از دستت باید قایم کنم وگرنه درشونو باز میکنی و فشارشون میدی و تمام محتویاتشو میریزی بیرون.بعضی وقتها هم با دندن درشونو باز میکنی و من و صدا میزنی که ببینم بازشون کردی و منم میگم آرتین و میدوئم تا بگیرمت و شما هم پا به فرار میذاری وقتی هم که گرفتمت با بوسیدنت و قلقلک دادنت از خجالتت در میآم
وقتی کسی عطسه میکنه شما پشت سرش میگی اپچهههههههههه(البته بعضی وقتها برای جلب توجه هم این کارو میکنی)
از اونجا که کل خانواده باباجون اینا عینکی هستند(بجز عمو امیر)شما هم به عینک علاقمند شدی و باباجون عینکش و میذاره تو کشو و شما میبری براش و اصرار میکنی بزنه به چشمش و تقریباً تمام جاعینکی هارو از هر نوعش باز میکنی.
چند ماهی میشه موقع شیر خوردن:
بهت میگم بزن قدش و میزنی کف دستم(یعنی من عاشقتم)
بعضی وقتها با من دالی موشک بازی میکنی بهت میگم دالی موشه دستت و میذاری روی چشمت و بعد بر میداری و زیر زیرکی میخندی.(من میمیرم برای خندیدنت موقع شیر خوردن)
و جدیدنم من با ناخونم میکشم رو گونت و کف دستات و بازوت قلقلکت میاد و بازم بهم میخندی و منو با خندیدنت دیونه خودت میکنی اگه انجام ندم دستم میگیری و میذاری روی گونت و بهم میگی قلقلکت بدم
تو گل سرخ منی
تو گل یاس منی
تو چنان شبنم پاک سحری
نه از آن پاک تری
تو بهاری
نه،
بهاران از توست
تو دلیل هر خوبی
دوستت دارم