سلام دوباره
سال نو مي شود و زمين نفسي دوباره ميكشد برگ ها به رنگ ميايند و گل ها لبخندم يزنندو پرنده هاي خسته بر ميگردند و در اين رويش سبز دوباره ...من...تو....ما.... كجا ايستاده اييم.سهم ما چيست؟..نقش ما چيست؟...پيوند ما در دوباره شدن با كيست؟... زمين سلامت ميكنيم و ابرها درودتان باد و چون هميشه اميدوار و سال نو مبارك با وجود يك پسر دوساله كه از هفت صبح بيدار باش ميده(بعضي وقتها زودتر) و ساعت ده شب ميخوابه و در طي اين فاصله زماني از در و ديوار بالا ميره و با شيرين زبوني ها و استدلالهاش منو مست خودش ميكنه بايد تبريك عيد وبا تاخيير زيااااد گفت خدارو شكر كه سالمه و انرژي داره و پر كرده لحظه هام و از بودنش قبل از هر چيزي با...